برخی از شما ممکن است نقل قول "عقل و عاشقانه در برابر زور وحشیانه و Craig" را به یاد داشته باشید. ادای احترام برجسته فرگوسن به Doctor Who در نمایش قدیمی (و بسیار برتر) The Late Late Show . اما با فکر کردن به گذشته – به اینکه آخرین روز من در اجرای io9 چه خواهد بود – فکر میکنم این خلاصه احساس من در مورد کار کردن در اینجا در چهار سال گذشته است. به عنوان یک گروه با آنها صحبت کنیم – در مورد چیزی کاملاً بی ضرر – و چندین نفر از آنها با صدای بلند می گفتند: "خدایا، لطفا به ما نگو که می روی." میخواهم به درمانگرانشان اجازه بدهم آن را باز کنند، اما وقتی بالاخره زمان آن رسید که اعلام خروج را به واقعیت تبدیل کنم… خوب، اجازه دهید فقط بگویم این یکی از سختترین کارهایی بود که در طول زندگیام انجام دادهام. من مطمئن هستم که امروز قرار است نزدیک شود.
من می خواستم برای چند سال در io9 کار کنم. حتی با وجود اینکه این وبلاگ و وبلاگ شخصی من "The Nerdy Bird" تقریباً در همان زمان راه اندازی شدند، من آرزو داشتم بخشی از یک تیم فوق العاده باحال باشم. آنالی نیویتز و چارلی جین اندرس از باحال ترین افراد اطراف هستند. در حالی که من هرگز دوشادوش آنها کار نکردم، در جشن پنجمین سالگرد سایت با آنها و چندین دانشمند io9 که قبلاً «از طریق آنلاین» میشناختم، آشنا شدم. با این حال، حتی زمانی که مری سو را اداره می کردم، امیدوار بودم روزی «در دفتر» به آنها بپیوندم. چند لحظه درهای کشویی در سالهای بعد وجود داشت که من با مردم آنجا درباره پیوستن به آن بحث کردم. من اغلب تصور میکنم اگر زودتر در io9 کار میکردم، زندگی چگونه خواهد بود، اما دنیا به روشهای مرموزی کار میکند و من دوست دارم فکر کنم که در زمان مناسب وارد کار شدهام.
من قبلاً برای Rob Bricken در Topless Robot به صورت آزاد کار کرده بودم (همچنین در سایت خواهر آن: RIP، Heartless Doll همکاری داشتم) و اغلب صحبت هایی در مورد او داشتیم که می خواست مکان مناسبی را برای من در io9 پیدا کند. سرانجام در اواخر سال 2017 اتفاق افتاد، زیرا کاترین ترنداکوستا برای فرصتی دیگر می رفت. من بالای ماه بودم البته، تا آن زمان، io9 به دلیل برخی از چیزهایی که در مورد آنها صحبت نمی کنیم، به Gizmodo ادغام شده بود و وقتی برای اولین بار در دفاتر حاضر شدم، با یک تیم نسبتاً بزرگ احوالپرسی می کردم. تلاش برای به خاطر سپردن نام همه دلهره آور بود، اما به مرور با شخصیت همه کسانی که io9 را تشکیل می دادند آشنا شدم. کمی جلوتر بروید و «به لطف» چیزهای دیگری که در مورد آنها صحبت نمی کنیم، راب رفت و من به معاون سردبیر ارتقاء یافتم. من کمی ترسیده بودم (آنها هرگز موقعیت قدیمی من را پر نکردند، بنابراین من دو کار انجام داده ام)، بسیار هیجان زده بودم، و بیش از کمی برای زمان های پیش رو مشتاق بودم. راب، ای نادان لعنتی. ممنونم که در تمام این سالها در زندگی من بودید و برای همه کارهایی که برای من انجام دادید. تا اینجا با من ماندم، اما… این افراد شگفتانگیز هستند، این سایت شگفتانگیز است، و هیچ چیز هرگز با زمان من در اینجا مقایسه نخواهد شد. اگر اخبار شرکت را دنبال کرده باشید، می توانید تصور کنید که چرا من (و بسیاری دیگر) چندی پیش به فکر ترک این موضوع افتادیم. من واقعاً نمی خواهم بروم، باید بروم – به خاطر خودم. گفتنی است، تصمیم گیری نهایی به خاطر مردم من عذاب آور بود. من به دلیل خوبی به من "مادر وبلاگ" گفته شده است، من برای آنها هر کاری انجام می دهم. آنها فقط روزنامه نگاران با استعدادی نیستند، بلکه برخی از بهترین افرادی هستند که من تا به حال از دوست داشتن آنها لذت برده ام. اکنون میخواهم چیزهای ناخوشایند و احتمالاً احمقانهای در مورد آنها بگویم، پس اگر نمیتوانید از عهده آن برآیید، دور شوید. شما در زمانهای سختی که در جنگلهایتان وجود دارد، پشتکار داشتهاید و هرگز از اشتیاق خود برای انتشار آثار عالی io9 دست نکشیدید. من نمی توانم به اندازه کافی از شما برای آن تشکر کنم. شما شاد، مشتاق هستید و به درخشش ما کمک کردید. بعلاوه، زمانی که همه ما انتظارش را نداشتیم با زینگرها وارد اسلک شدی و ما را نابود کردی. این استعداد است اگر فراموش کردید، به مادرتان بگویید «ممنون بابت جورابها». بدون تو یکسان نبود مردم تمایلی به ترک io9 نداشتند زیرا ما آن را بسیار دوست داریم و متاسفم که دست شما مجبور شد. اخلاق کاری و ذهن خلاق شما هیچ حد و مرزی نمی شناسد. ویدیوهایی که برای ما ساختید و ویدیوهایی که با هم روی آنها کار کردیم بسیار خوب بودند (و مورد توجه قرار نگرفتند). شما خیلی از من سؤال کردید، اما فکر می کنم این به من کمک کرد تا در نقش مدیریتی ام پیشرفت کنم. بهعلاوه، طرحهای چندجهانی مضحک فیلم تعطیلات شما را نمیتوانست کسی دیگر نوشته باشد. من به اندازه کافی در کباب شما درباره شما فحش دادم، پس به من اجازه دهید ادامه دهم.
چارلز. چارلز! شما استعداد باورنکردنی دارید و من نمی توانم صبر کنم تا ببینم در چند سال آینده به کجا در حرفه خود خواهید رسید. اما میخواهم از شما تشکر کنم که با بقیه ما همراهی کردید و بیش از هر کسی مزخرفات را تحمل کردید، با لطفی که لیاقتش را نداشتند. وقتی برای اولین بار شروع کردم، مطمئن نبودم که با هم کنار بیاییم، اما وقتی همدیگر را شناختیم و شروع به ایجاد ارتباطات کوچک کردیم، خیلی خوشحال شدم. من با کسی که تا حد مضحک استعداد داشت دوستی واقعاً باحال پیدا کرده بودم. صادقانه بگویم، شما باید ما را رها می کردید. خوشحالم که نکردی خوشحالم که این فرصت را داشتم که شما را ویرایش کنم. من برای بسیاری از ساید اسلک ها خوشحالم. برای شادی هایی که به اشتراک گذاشتیم خوشحالم. برای دل به قلب ها و خنده ها و جادوگران. بیایید هر چه زودتر شما را به مصاحبه سیندی برسانیم.
شریل، چه می توانم بگویم جز… سگ تو بهترین چیزی است که من تا به حال به آن توجه کرده ام. خوب، موارد بیشتری وجود دارد. تو به عنوان زن دست راستم زندگی من را کمی آسان تر کردی و برای همیشه از آن سپاسگزارم. من دوست داشتم به خاطر سلیقه ما در تلویزیون و موسیقی با شما ارتباط برقرار کنم. من دوست داشتم بدانم در دوران تاریک قبل از io9 چه می کردید. من عاشق نام مستعار بیشماری شما برای Leroy بودم، شما این را نمیدانید، اما من همه آنها را فهرستبندی کردم (همچنین، شما تنها داستانی است که من nstagram تماشا میکنم). هر بار که فکر می کردم مطمئناً باید ایده هایتان برای لیست های ترسناک تمام شده باشد، به پنج مورد منحصر به فرد دیگر می رسید. چگونه؟ چگونه؟ لول خیلی دلم برات تنگ میشه میدونم جایی نمیری اما هنوز! حدس میزنم آخرین چیزی که میگویم این است: حداقل ما همیشه فصلهای خوب X-Files را خواهیم داشت.
ژرمن، مرد اصلی فیلم من! میدانم که قبل از شروع من با هم آشنا بودیم، اما آشنایی بهتر با شما (و گربههایتان) مایه خوشحالی بود. من تا ابد در هیبت (معروف به حسادت) از مجموعه هنری شما و توانایی بالا بردن مقدار زیادی از آن بر روی دیوارهای شما خواهم بود. تو کارت خیلی خوبه مصاحبه های شما همیشه منحصر به فرد است، شما واقعاً می دانید چگونه کالا را دریافت کنید. ویرایش نظرات شما همیشه لذت بخش بود… نظرات بسیار، بسیار، بسیار زیاد شما. شما یک ماشین بدون توقف هستید، من واقعاً نمی دانم چگونه این کار را انجام می دهید. همینطور ادامه دهید، گربه ها را در آغوش بگیرید و فراموش نکنید که پا را جارو کنید (یا کاما آکسفورد). آیا از آنها به درستی استفاده کردم؟ باورم نمیشود که چهار سال تمام شما را ویرایش کردهام و هنوز هم نمیتوانم شما را از قرار دادن علامتهای نقطهگذاری بیرون بردارم. تاثیرگذار است شما بیشتر از من اینجا بودید و واقعاً به من کمک کردید در io9 مستقر شوم. شما سریعترین کسی بودید که با او دوست شدید، زیرا ما اشتراکات زیادی با هم داریم، اما من هرگز عشق شما را به [دراینجا1،000 چیز درج کنید] را درک نمی کنم. من نمی توانم باور کنم که به شما اجازه دادم به همان اندازه که انجام دادید، از جوک ها و پست های مزخرف تا جوک های نامناسب و جملاتی به اندازه پاراگراف ها دور شوید. ترک حضور روزانهتان واقعاً سخت است، زیرا شریک و دوست فوقالعادهای بودهاید. اینکه بتوانیم در برخی از استرسزاترین، شادترین و احمقانهترین زمانها با یکدیگر کار کنیم، افتخاری بوده است. با جسارت به رفتن ادامه دهید. حالا عصبانی شو و برو یک چیپس منزجر کننده بخور.
اگر به چند نفر دیگر اشاره نکنم، اینجا را فراموش می کنم (به شما گفتم، همه اینجا بهترین هستند). ایوان، من خیلی ناراحتم که نتونستم بیشتر باهات کار کنم، اما خداییش من برای کاری که از اون موقع انجام دادی هیجان زده ام. به لگد زدن ادامه دهید. از جنگجویان آخر هفتهام در طول سالها، جولی، کورتنی، والری و جاستین، تشکر بی پایان من. من آخر هفتهها را انجام دادهام و آنها آسان نیستند، اما هیچوقت مجبور نشدم به خاطر همه شما در مورد کار آخر هفتهها نگران باشم. این یک هدیه بود. از بسیاری از تولیدکنندگان ویدیوی ما، از اینکه ظاهر و صدای ما را خوب کردید، سپاسگزاریم. بدون شما یکسان نیست.
برای Gizmodo Prime و خدمه Earther… اوه، متاسفم، تعداد شما خیلی زیاد است. شما مثل مورچه هستید! همیشه برای خراب کردن یک پیک نیک حاضر می شوید، اما در این مورد، پیک نیک شرکت ها یا سیاستمداران وحشتناکی است که سعی می کنند از شر چیزها خلاص شوند، بنابراین خیلی خوب است که اینجا هستید. شما بهترین گزارشگران در تجارت هستید. ادامه بده خطاب به الکس کرانز: لعنت به تو، لعنت بخور، و غیره. به مارینا: f یا عشق خدا، درباره ماموریت غیرممکن بنویس و مراقب خودت باش. "عقل و عشق بر زور وحشیانه و بدبینی." دوستان من، این بهترین راه برای زندگی است. سعی کنید به یاد داشته باشید که وقتی اینجا شرایط سخت است. به هر حال، من نمرده ام… فقط آنقدر دور و بر نخواهم بود! در حال حاضر، زمان رفتن است. امیدوارم که همه بدبخت بمانند.
نمیدانید فید RSS ما کجا رفت؟ میتوانید مورد جدید را از اینجا انتخاب کنید.
.