مرور پل ورهوفن بندتا

مرور پل ورهوفن بندتا

 تصویر مقاله با عنوان &#39؛ فیلم راهبه های لزبین &#39؛ بندتا یک کوکتل مست کننده حقیقت و دروغ است : IFC Films (via 42West)

داستان راهبه ایتالیایی دوران رنسانس ، Benedetta Carlini دارای رمز و رازهایی است که مانند خون از کلاله ها از آن بیرون می ریزد ، اما جذابیت روایی آن در بین آنها نیست: کارلینی تعقیب و گریز ، کلاهبرداری و عجله داستان او را با مدرنیسم شگفت انگیزی آغشته می کند. به عادت او نگاه کنید و خواهید دید که علیرغم چهار سده ای که او و ما را از هم جدا کرده است ، به هر حال ما چندان متفاوت نیستیم. فقط زمان کوتاهی طول کشید تا کسی داستان او را روی پرده آورد.

این شخص معلوم شد که پل ورهوفن است ، کارگردان/تحریک کننده ای که معاشقه وی با پوچی بیش از چند بار منجر به یک بازی کامل شده است. خارج از جلسه با کمپ (این مرد مسئول غریزه اساسی و دختران شوهر است. در صورتی که نام او را در عنوان های ابتدایی سرگرم کننده خستگی ناپذیر او (19459016] Benedetta فراموش کرده اید ، Verhoeven شما را به یاد حضور خود می اندازد ، هنگامی که در مسیر صومعه ای که خانه بندتا خواهد شد ، خانواده کودک توسط سارقان مورد حمایت قرار می گیرند و پرنده ای به عنوان نوعی مداخله الهی روی یکی از صورت هایشان می تابد. در صحنه زیر ، هنگامی که خانواده بندتا به پسیا می رسند ، شاهد اجرای خیابانی مردی هستیم که گوزهای خود را آتش می زند. این پنج دقیقه از فیلم نگذشته است. از همان ابتدا ، ورهوفن ناپاک تصریح می کند که او معادل نرم کننده نرم کننده پارچه در هر دو دست ممکن است یک قطعه دوره نشاسته ای باشد.

ورهوفن و دیوید بیرک ، نویسندگان Elle [19659007] ، اقتباس شده بندتا از آثار جودیت سی براون اعمال ناشایست: زندگی راهبه لزبین در رنسانس ایتالیا . براون در مقدمه خود به یاد می آورد که هنگام تحقیق در آرشیو ایالتی فلورانس در مورد پرونده کارلینی دچار مشکل شده است. ادعاهای کارلینی در مورد چشم اندازها و انگ ها منجر به تحقیق از کلیسا شد. کارلینی 30 ساله آن زمان که در 9 سالگی وارد صومعه شده بود ، در زمان اولین تحقیق خود در سال 1619 ، از طریق خطبه های خود به اندازه قابل توجهی صحبت کرد ، که به او اجازه داده شد (نادر برای یک زن) گزارش از تجربه هایی که او تجربه کرده است. تحقیقات دوم افشاگری خود از راهبه و همراه سالهاش ، بارتولومه کریولی ، را به همراه داشت که به مقامات گفت که "حداقل سه بار در هفته" به مدت دو سال با کارلینی تماس جنسی داشته است. کریولی خودارضایی متقابل با کارلینی را تا حد ارگاسم توصیف کرد و بسیاری از برخوردها را به زور توسط کارلینی آغاز کرده بود. این جزئیات نگران کننده را کنار بگذاریم ، داستان ارزش تاریخی زیادی را برای واقعیت ساده وجود خود حفظ می کند. براون می نویسد که در آن زمان ، تماس همجنسگرایانه بین زنان حتی کمتر از مردان تایید می شد: "جنایاتی که نمی توان نام برد ، بنابراین به معنای واقعی کلمه هیچ نامی نداشته و آثار کمی در پرونده تاریخی به جای گذاشته است." اگرچه این اساساً یک نکته جانبی در تحقیقات بود که منجر به 35 سال زندان شد (به احتمال زیاد در نتیجه وضعیت رهبانیت کارلینی ، ادعای نعمت های معجزه آسا و بدنامی او نسبت به تخلفات جنسی) ، اما تماس جنسی مکرر کارلینی با زن دیگری این چیزی است که داستان او را بسیار برجسته و ارزشمند می کند. در بنتتا ادامه می یابد ، اگرچه دومی فقط شباهت ظاهری با زندگی قبلی دارد ، همانطور که براون توضیح داده است. بیرک و ورهوفن ملودرامی را طراحی کرده اند که مکرراً روی شرارت خوشمزه دختران دختر Showgirls نقش می بندد: بندتا خود را برتر می داند ، خارج از دیوارهای صومعه پیروز می شود و برخی از راهبه های همکارش او را پاره می کنند. پایین. براون در فیلم عناصری را ذکر کرده است که براون به آنها اشاره می کند و مستقیماً در داستان کارلینی – یک زن و شوهر راهبه مادر و دختر در ازدواج (مشترک در مواجهه با بیوه گی) صدق نمی کند. مورد دیگر: بارتو lomea (Daphne Patakia) یک دیلدو را از مجسمه مریم مقدس که بندتا (ویرجینی افیرا) از کودکی متعلق به او بود ، می سازد. این باعث می شود جنایت او در بازی لوسمی به همان اندازه شدیدتر از آنچه در زندگی واقعی تصور می شد ، نه تنها به دلیل وقاحت موهای کچلی که در نجس کردن چنین مجسمه ای نقش داشته است ، باشد ، بلکه همانطور که براون خاطرنشان می کند ، "استفاده از چنین" ابزار مادی "مورد استفاده قرار گرفته است. برای بسیاری از مقامات بدترین اقدام ممکن است. » رابطه بندتا و بارتولومه (کاملاً توافقی) توسط خانم صومعه کشف می شود که بندتا سرانجام هنگامی که ادعاهای او در مورد بیناها و انگ ها معتقد به اعتقاد مردان مقدس در مجاورت (فلسیتا با بازی شارلوت رمپلینگ) می شود ، از بین می رود. فلسیتا مشاهده می کند که بارتولومه با استفاده از دیلدو مقدس خود بر روی بندتتا از سوراخی در دیوار محله های بندتا استفاده می کند. در واقع ، ظاهراً کارلینی توسط یکی از راهبه های همکارش از طریق سوراخی در درب کارش حک شده است که انگ های خود را کنده است ، اما در فیلم ، او تمایل دارد انگ های خود را کاملاً آشکار کند. در کودکی ، بندتا را می بینیم که در مقابل مجسمه مریم مریم پرستار مشغول نماز است. بعد از اینکه مستقیماً روی سر او افتاد ، او قبل از نجات توسط راهبه های دیگر ، گردن خود را برای مکیدن سینه مجسمه فشار می دهد. نیازی به گفتن نیست که هیچ اثری از چنین پیش بینی خنده داری در کتاب براون وجود ندارد.

بندتا فیلم ورهوفن است ، اول و داستان کارلینی. از آنجا که ورهوفن با عصبانیت سرگرم می شود ، موارد زیادی در راستای استثمار جنسی دهه 70 وجود دارد ، به ویژه ، البته ، زیر ژانر استعمار . ورهوفن ، که کتابی درباره عیسی نوشته است ، مجذوب این است که S&M برخی از آیین های کاتولیک چقدر شبیه است – پس از اینکه کریستینا (لوئیز چویلوت) در هنگام غذا ناسزاگویی بندتا را صدا می زند ، او مجبور می شود قبل از صومعه خود را با توبه شلاق بزند. بندتا و بارتولومه به وضوح نگاه می کنند و خوشحال هستند که یک سرباز موظف است به او حق بدهد … و شاید کمی روشن نیز باشد. شیفتگی مشابهی در مورد بدن وجود دارد – بندتتا و بارتولومه در کنار هم گه می زنند (بعد از اینکه بندتا از بارتولومیا می خواهد صدای او را پایین نگه دارد ، بارتولومه می خندد و می گوید: "امیدوارم اجازه داده شود") و هنگامی که فلسیتا به نانسیو می رود ( لمبرت ویلسون) در فلورانس برای از بین بردن بندتا برای یکبار و برای همیشه ، یک زن باردار در حال شیردهی که به او تمایل دارد شیر خود را به سمت راهبه می ریزد. اینها یادآور بی ادبی ذاتی بدن است. اگر کلیسا حداقل بخشی از زمان خود را برای سرکوب بدن و تمایلات خود اختصاص داده است ، خوب ، برای آنها مطابقت ندارد – حداقل ، در جهان ورهوفن. کارلینی ممکن است بینش های خود را باور کرده باشد یا آنها را به طور کامل به خاطر قدرت اختراع کرده باشد. در کتاب براون اشاره شده است که بانوی صومعه ادعا می کند که در یکی از سرگرمی های او ، بندتا ، وسواس به تبلیغات ، گفت: "چرا این نادانان نمی خواهند گنج من کشف شود؟ من آن را از بیرون به دیگران می شناسم و آنها را از راه دور به مردم اعلام می کنم. " برای اعتقاد به داستان جنسی کریوللی در مورد تماس جنسی که با کارلینی داشت ، نیازی به چنین اعتقاد یا آشنایی با جزم نیست. بدن بر سایر عناصر داستان کارلینی ، هرچند جذاب است ، غلبه می کند.

فیلمنامه ورهوفن و بیرک به طور غیر معمول برای قطعه ای از دوران شمع خنده دار است. هنگامی که بارتولومه وارد صومعه می شود و خواهان پذیرش او است ، صومعه بلافاصله مهریه او را درخواست می کند. این هزینه معمولاً توسط خانواده های دختران و زنان که وارد صومعه می شدند پرداخت می شد ، اما بسیار کمتر از مهریه ازدواج بود. "صومعه جایی برای امور خیریه نیست ، بچه. شما باید پول بدهید تا به اینجا بیایید ، "فلسیتا می گوید ، ظاهراً از کنایه غافل شده است. به رامپلگ تعداد انگشت شماری از این خطوط ناخوشایند داده می شود و عباس او تعادل کاملی از سلطه جویی و دلسوزی است. پس زمینه طاعون بوبونی در خط مقدم. این یک نقطه اوج انفجاری مناسب و کاملاً اختراع شده Verhoevian است. به نظر نمی رسد که کارگردان جز افزودن جزئیات خارق العاده به اسطوره کارلینی کمک نکند – متن فیلمنامه را در پایان فیلم ادعا کنید که طاعون پسیا را نجات داد ، همانطور که کارلینی به وفادارانش قول داده بود. این دقیقاً درست نیست – پسشیا برای مدتی صرفه جویی کرد ، اما همانطور که براون می نویسد ، "در سال 1631 طاعون واقعاً پسیا را درگیر کرد و جمعیت کوچک و خانه های خالی را پشت سر گذاشت که زمانی خانواده های مرفه در آن زندگی می کردند." داستان پردازی ورهوفن در اینجا و سراسر بندتا داستان فریب احتمالی را در لایه های بیشتری از آن می پیچاند. همه در خدمت ماست Verhoeven مانند قهرمان خود ، کارلینی ، درک می کند که برای بیان یک داستان خوب که توجه را به خود جلب می کند ، گاهی اوقات باید حقیقت را کشید.

بندتا در جشنواره فیلم نیویورک امسال حضور یافت.

.